بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۹۷: از انفعال عشرت موهوم آگهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از انفعال عشرت موهوم آگهم ای چرخ پر مکن قدح هاله از مهم صبح ازل شکوفهٔ اشکم بهار داشت هم در پگاه بود چراغان بیگهم شمعم فروتنی ز مزاجم نمی رود هر چند سر به اوج کشم مایل چهم پا درگل کدورتم از التفات جسم گر اندکی ز وهم برآیم منزهم کو جهد همتی که به همدوشیت رسد ازگردن بلند تو یکدست کوتهم پیری شکنج پوست به جسم فسرده است رختم امید شست کنون می کند تهم از قامت خمیده گذشتن وبال شد این ناخن بریده که افکند در رهم گنجینه و ذخیرهٔ اسباب اعتبار دست تاسفی است اگر آوری بهم خاکم به پایمالی وضعم تأملی تا بینی آستان که ام یا چه درگهم از کبک من ترانهٔ مستان شنیدنی ست چیزی دگر مپرس همین الله الهم تا بارگاه فقر شکوه که می رسد بیدل گذشتگی ست جنیبت کش شهم بیدل دهلوی