بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۸۴: چون شرار کاغذ امشب عیش خرمن میکنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون شرار کاغذ امشب عیش خرمن می کنم می زنم آتش به خویش وگل به دامن می کنم محرم ناموس دردم گریه ام بیکار نیست تا نمیرد این چراغ امداد روغن می کنم قطره ام عمریست دریا در بغل خوابیده است تا به یادت غنچه ام ، ناز شکفتن می کنم صیقل آیینه دارد ناخنم در کار دل کز خراش هر الف یک شمع روشن می کنم گر نباشد جیبم از عریان تنی منظور خاک سینه ای دارم زیارتگاه کندن می کنم سبحه وارم بیش ازین سعی امل مقدور نیست بار صد سر زحمت یک رشته گردن می کنم ساز نومیدی متاع کاروان زندگیست چون جرس تاگرد دل باقیست شیون می کنم هم رکاب لاله ام از بی دماغیها مپرس داغ در دل پا در آتش سیر گلشن می کنم ناله عذر نارساییهای پرواز است و بس بی پر و بالیست یاد آن نشیمن می کنم گر به این فرصت چراغ زندگی دارد فروغ گرهمه خورشید باشم خانه روشن می کنم قفل مینای من بیدل نوای عیش هست بر سلامت نوحهٔ درد شکستن می کنم بیدل دهلوی