بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۷۵: باده ندارم که به ساغرکنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باده ندارم که به ساغرکنم گریه کنم تا مژه ای تر کنم کو تب شوقی که دم واپسین آینه را آبله بستر کنم صف شکن ناز توانایی ام تیغ گر از پهلوی لاغر کنم تا نگهی در تپش آرام شمع ناخن پا تا مژه شهپر کنم تهمت آسودگی ام داغ کرد رفع خجالت به چه جوهرکنم کاش درین عرصه به رنگ شرار از نفس سوخته سر برکنم در همه کارم اگر این است جهد خاکبه سر از همه بهترکنم نیست کسی دادرس هیچکس رعد نی ام گوش که را کر کنم تر شود از شرم لب تشنه ام خشکی اگر تهمت ساغر کنم عزتم این بس که چو موج گهر پای به دامن کشم و سر کنم حسرت دیدار نیاید به شرح تا به کجا آینه دفترکنم بیدل از آن جلوه نشان می دهد قلزمی از قطره چه باورکنم بیدل دهلوی