بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۷۴: کو فضایی که نفس را ز دل آزاد کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کو فضایی که نفس را ز دل آزاد کنم خانه تنگ است برون آیم و فریاد کنم شرم بی حاصلی عمر نمی ساز نکرد تا جبینی ز ندامت عرق آباد کنم بر نمی داردم از خاک تلاشی که مراست نردبانی مگر از آبله ایجاد کنم قابلیت گل سرمایهٔ استعداد است رنگ کو تا طرف سیلی استاد کنم گر خموشی دهدم صلح به جمعیت دل ما و من پیشکش تهمت اضداد کنم نام عنقا بنشان به که نگردد ممتاز بر نگین زین دو نفس عمر چه بیداد کنم عالمی چشم به ویرانی من دوخته است به که بر سر فکنم خاک و دلی شاد کنم تاب محرومی پرواز ندارم ور نه بال و پر بشکنم و خانهٔ صیادکنم بی خزان است بهار چمنستان خیال هر چه پیش آید از آن بگذرم و یاد کنم هر قدم در ره او کعبه و دیر دگر است آه یک سجده جبین خشت چه بنیاد کنم بیدل از ما و تو حیران حساب غلطم من نویسم به دل و بر سر آن صاد کنم بیدل دهلوی