بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۶۵: هر چند درین مرحله بی تاب و توانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر چند درین مرحله بی تاب و توانم چون آبله سر در قدم راهروانم بر قمری و بلبل ز نشاطم مسرایید من بوی گلم نالهٔ رنگین فغانم دیدار طلب زهرهٔ گفتار ندارد در جوهر آیینه شکسته ست زبانم بار سر دوشم نه جوانیست نه پیری خم گشتهٔ فکر خودم از بس که گرانم جرأت ز خیالم به چه امید بنازد فرصت شمر تیر نشسته ست کمانم چون موج گهرصرفه نبردم ز تأمل زبن عرصه برون برد همین ضبط عنانم بر شهرت عنقا نتوان بست خموشی گردی که ندارم به چه آبش بنشانم جز وهم تمیز من و موهوم که دارد برده ست ضعیفی چو میانت ز میانم از کوشش بی حاصل عشاق مپرسید مرکز به بغل چون خط پرگار دوانم مکتوب شکست از پر رنگم مگشایید شاید که پیامی به شنیدن برسانم چون صبح چه نازم به متاع رم فرصت از دامن برچیده بلند است دکانم بی دامن و جیب است لباس من مجنون بیدل ز تکلف چه درم یا چه فشانم بیدل دهلوی