بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۴۵: تحیر سوخت پروازم فسردن کرد پامالم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تحیر سوخت پروازم فسردن کرد پامالم به زیر آسمان در بیضه خون شد شوخی بالم نه پروازم پر افشانی ، نه رفتارم قدم سایی غباری در شکست رنگ دارم ، گردش حالم تمنایی نمی دانم ، تو لایی نمی فهمم جبین ناله ای بر آستان درد می مالم شرار بی دماغم رنج فرصت برنمی دارد چه امکانست سازد عمر پامال مه و سالم تب شوقت چه آتش پخت در بنیاد شمع من که شد سرمایهٔ هستی سراپا حرف تبخالم ز درد نارساییهای پروازم چه می پرسی چو مژگان در ازل این نامه واکردند از بالم نوای درد دل نشنیده اند آخر درین محفل شکستی کاش می شد ترجمان رنگ احوالم ز وضع خامش من حیرت دیدار می جوشد ادب سازم نفس می کاهم و آیینه می بالم خمار وصل و خرسندی بجوش ای گریه تا گریم اسیر عشق و بی دردی ببال ای ناله تا نالم ندانم گل فروش باغ نیرنگ کی ام بیدل هزار آیینه دارد در پر طاووس تمثالم بیدل دهلوی