بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۴۲: مزرع تسلیم ادب حاصلم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مزرع تسلیم ادب حاصلم سر نکشد گردن آب و گلم موج گهر نیستم اما ز ضعف آبله گل کرده ره منزلم خاک ندامت به سر عاجزی صبحم اگر تار نفس بگسلم نفی من آیینهٔ اثبات اوست حق دمد آندم که کنی باطلم بار نفس می کشم و چاره نیست بی تو فتاده ست الم بر دلم الفت دل سدّ ره کس مباد کرد همین آبله پا در گلم عافیتم داد به توفان شرم راند به دریا عرق ساحلم خامشی اسباب غنا بود و بس تا به زبان آمده ام سایلم بر تپشم تهمت راحت مبند بیضه منه زبر پر بسملم گرد من از قافلهٔ رنگ نیست کلک مصور چه کشد محملم نامه برید از چمن خون من برگ حنایی به کف قاتلم آبم ازین درد که آن مست ناز آینه می خواهد و من بیدلم بیدل دهلوی