بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۹۵: به لب حرف طلب دزدم به دل شور هوس سوزم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به لب حرف طلب دزدم به دل شور هوس سوزم خیال خام من تا پختگی گیرد نفس سوزم هوس پردازی ام از سیر مقصد باز می دارد چراغم در ره عنقاست گر بال مگس سوزم دلیل کاروان وحشتم افسردگی تا کی خروشی گل کنم شمعی به فانوس جرس سوزم ز یأس مدعا تا چند باشم داغ خاموشی مدد کن ای نفس تا در بر فریادرس سوزم خزان رنگ مطلب آنقدر دارد به سامانم که عالم در فروغ شمع غلتد گر نفس سوزم ز وهم عجز خجلت می کشم در بزم یکتایی چه سازم عشق مختار است و می خواهد هوس سوزم به رنگ حیرت آیینه غیرت شعله ای دارم که گر روشن شود جوهر به جای خار و خس سوزم سپند آهی به درد آورد و بیرون جست ازین محفل شرر واری ببال ای ناله تا من هم قفس سوزم جهان جلوه چون آیینه رفت از دیده ام بیدل تحیر امتیازم سوخت از داغ چه کس سوزم بیدل دهلوی