بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۹۲: چو سرو از ناز بر جوی حیا بالیدنت نازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو سرو از ناز بر جوی حیا بالیدنت نازم چو شمع از سرکشی در بزم دل نازبدنت نازم همه موج شکفتن می چکد از چین پیشانی گلستان حیا در غنچگی پیچیدنت نازم گهی از خنده کاهی از تغافل می بری دل را دقایقهای ناز دلبری فهمیدنت نازم به بازار تمناگوهر بحر تغافل را به میزان عیاری هر زمان سنجیدنت نازم زبان شانه می گوید به زلف فتنه پیرایت که با این سرکشیها گرد سر گردیدنت نازم ز شبنم اشک می ریزد صبا ای غنچه بر پایت به حال گریهٔ آشفتگان خندیدنت نازم به دست مردمان دیده صبح وصل او بیدل گل حیرت ز گلزار تماشا چیدنت نازم بیدل دهلوی