بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۵۳: پر افشانم چو صبح اما گرفتاری هوس دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پر افشانم چو صبح اما گرفتاری هوس دارم به قدر چاک دل خمیازهٔ شوق قفس دارم فسون اعتبار افسانهٔ راحت نمی باشد چو دریا درخور امواج وقف دیده خس دارم به گفت وگو سیه تا چند سازم صفحهٔ دل را ز غفلت تا به کی آیینه در راه نفس دارم محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا به سعی هرزه فکریها دماغی بوالهوس دارم تظلم یأس دارد ورنه من در صبر ناکامی نفس دزدیدن سرکوب صد فریادرس دارم ضعیفی کسوتم از دستگاه من چه می پرسی پری چون مور پیدا گر کنم حکم مگس دارم دل نالانی از اسباب امکان کرده ام حاصل هوس گو کاروانها جمع کن من یک جرس دارم نفس تا می کشم فردوس در پرواز می آید به رنگ بال طاووس آرزوها در قفس دارم هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل چو مینا خون ز دل می ریزم و عرض نفس دارم بیدل دهلوی