هوشنگ ابتهاج
غزل ها
رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم آشنای و دلم بود و به دست تو سپردم اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد که دل خون شده را هم ز چه همراه نبردم شومم از آینه ی روی تو می آید اگر نه آتش آه به دل هست نگویی که فسردم تو چو پروانه ام آتش بزن ای شمع و بسوزان من بی دل نتوانم که به گرد تو نگردم می برندت دگران دست به دست ای گل رعنا حیف من بلبل خوش خوان که همه خار تو خوردم تو غزالم نشدی رام که شعر خوشت آرم غزلم قصه ی در دست که پرورده ی دردم خون من ریخت به افسونگری و قاتل جان شد سایه آن را که طبیب دل بیمار شمردم هوشنگ ابتهاج