بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۱۱: نالهٔ عجز نوای لب خاموش خودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نالهٔ عجز نوای لب خاموش خودم نشئهٔ شوقم و درد می بیجوش خودم بحر جولانگه بیباکی و من همچو حباب در شکنج قفس از وضع ادب کوش خودم گریه توفانکدهٔ عالم آبی دگر است بی رخت درخور هر اشک قدح نوش خودم چشم پوشیده به خود همچو حبابم نظری ست مژه گر باز کنم خواب فراموش خودم خجلت غیرت ازین بیش چه خواهد بودن عالم افسانه و من پنبه کش گوش خودم ای بسا سعی عروجی که دلیل پستی است همچو صهبا به زمین ریخته ی جوش خودم درخور حفظ ادب خلوت وصلست اینجا من جنون حوصله از وسعت آغوش خودم چه خیالست کشم حسرت دیگر چو حباب من که از بار نفس آبلهٔ دوش خودم بیدل از فکر غم و عیش گذشتن دارد امشبی دارم و فرصت شمر دوش خودم بیدل دهلوی