بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۰۵: به یاد نرگس او هر طرف احرام میبندم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به یاد نرگس او هر طرف احرام می بندم جرس وا می کنم از محمل و بادام می بندم به قاصد تا کنم از حسرت دیدار ایمایی به حیرت می روم آیینه بر پیغام می بندم ز باغ زندگی هرکس غرور حاصلی دارد به امید ثمر من هم خیال خام می بندم چو صبح آزادی ام پا لغز شبنم در نظر دارد ز آغاز این تری بر جبههٔ انجام می بندم نفس وارم درین ویرانه صیاد پشیمانی ز چیدنها همان وا چیدنی بردام می بندم گره در طبع نی منع عروج ناله است اینجا به قدر نردبان بر خویش راه بام می بندم جنون هرزه فکری از خمارم برنمی آرد اگر پیچم به خود مضمون خط جام می بندم درین ظلمت سرا تا راه پروازی کنم روشن چو طاووس از عدم بر بال و پرگلجام می بندم دم صبحم به شور ساز امکان برنمی آید چو شب در سرمه می خوابم زبان عام می بندم حیا از آبرو نگذشت و من از حرص دون همت بر این یک قطره عمری شد پل ابرام می بندم اگر این است بیدل جرات جولان شهرتها نگین را همچو سنگ آخر به پای نام می بندم بیدل دهلوی