بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۸۱: نفسی چند جدا از نظرت میگردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نفسی چند جدا از نظرت می گردم باز می آیم و برگرد سرت می گردم هستی ام گرد خرام است چه صحرا و چه باغ هرکجا مهر تو تابد سحرت می گردم بی تو با عالم اسباب چه کار است مرا موج این بحر به ذوق گهرت می گردم نیست معراج دگر مقصد تسلیم وفا خاک این مرحله ام پی سپرت می گردم نفس خون شده در خلوت دل بار نیافت محرم رازم و بیرون درت می گردم در میان هیچ نمی یابم ازین مجمع وهم لیک بر هر چه بپیچم کمرت می گردم وهم دوری چقدر سحر طراز است که من همعنان تو به ذوق خبرت می گردم وصل بیتاب پیام است چه سازم یا رب پیش خود درهمه جا نامه برت می گردم به نمی از عرق شرم غبارم بنشان که من گم شده دل دربه درت می گردم بیدل ازسعی مکن شکوه که یک گام دگر پای خوابیدهٔ بی درد سرت می گردم بیدل دهلوی