بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۷۸: گر لبی را به هوس نالهکمین میکردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر لبی را به هوس ناله کمین می کردم صدکمند از نفس سوخته چین می کردم دل اگر غنچه صفت بوی نشاطی می داشت صد تبسم ز لب چین جبین می کردم گر خیال چمنت رخصت شوقم می داد بی نگه سیر پریخانهٔ چین می کردم اینقدر خنده کز افسون هوس رفت به باد صبح می گشت اگر آه جزاین می کردم خانمان پا به رکاب هوس سوختن ست کو شراری که منش خانهٔ زین می کردم گر به محرومی تمثال نمی سوخت نفس خانهٔ آینه زنگار نشین می کردم با سجود درت امروز سر و کارم نیست مشت خاکم به عدم نیز همین می کردم شغل نظمم درد از خاک شدن بخیه راز که من سوخته فکر چه زمین می کردم از دل سوخته خاکستر یأسی ندمید تا کبابی که ندارم نمکین می کردم عشق نقشی ندمانید ز داغم بیدل تا جهان را پر طاووس نگین می کردم بیدل دهلوی