بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۲۹: کو جهد که چون بوی گل از هوش خود افتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کو جهد که چون بوی گل از هوش خود افتم یعنی دو سه گام آنسوی آغوش خود افتم در سوختنم شمع صفت عرض نیازیست مپسندکه در آتش خاموش خود افتم در خاک ره افتاده ام اما چه خیالست کز یاد شب وعده فراموش خود افتم بهر دگران چند کنم وعظ طرازی ای کاش شوم حرفی و در گوش خود افتم کو لغزش پایی که به ناموس وفایت بار دو جهان گیرم و بر دوش خود افتم عمریست که دریا به کنار است حبابم آن به که در اندیشهٔ آغوش خود افتم شور طلبم مانع تحقیق وصالست خمخانهٔ رازم اگر از جوش خود افتم ای بخت سیه روز چرا سایه نکردی تا در قدم سرو قباپوش خود افتم بیدل همه تن بار خودم چون نفس صبح بر دوش که افتم اگر از دوش خود افتم بیدل دهلوی