بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۰۳: آنی که بی تو من همه جا بی سخن نیام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنی که بی تو من همه جا بی سخن نی ام هر جا منم تویی ، تویی آنجاکه من نی ام غیر از عدم پیام عدم کس نگفته است در عالمی که دم زده ام زان دهن نی ام عجزم چو آب و آتش یاقوت روشن است یعنی که باعث تری و سوختن نی ام حاشا که بشکنم مژه در دیدهٔ کسی گر مو شوم که بیش ز موی بدن نی ام ننموده ام درشتی طاقت به هیچکس عرض رگ گلم رگ نشتر شکن نی ام نیرنگ حیرتی نتوان یافت بیش ازین پیچیده ام به پای خود اما رسن نی ام عنقا به هر طرف نگری بال می زند رنگم بهار دارد و من در چمن نی ام بیچاره ای تظلم غفلت کجا برد افتاده ام به غربت و دور از وطن نی ام عریانی از مزاج جنونم نمی رود هر چند زیر خاک روم درکفن نی ام رنگم نهفته نیست که بویش کند کسی کنعانی نقاب درم پیرهن نی ام بی فقر دعوی من و ما گم نمی شود نی شد ز بوربا شدن آگه که من نی ام یاران ترحمی که درین عبرت انجمن من رفتنم چو پرتو و شمع آمدن نی ام بیدل تجددی ست لباس خیال من گر صد هزار سال برآیدکهن نی ام بیدل دهلوی