بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۵۹: دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام افکند یارب سر افتاده در پای توام اینکه رنگم می پرد هر دم به ناز بیخودی انجمن پرداز خالی کردن جای توام خانمان پرداز الفت را چه هستی کو عدم هر کجا مژگان گشایم گرد صحرای توام هیچکس آواره گرد وادی همت مباد مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش همچو می از قلقل آهنگان مینای توام کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من موج بی پروای توفان خیز دریای توام سجده ها دارم به ناز هستی موهوم خویش کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام می شکافم پردهٔ هستی تو می آیی برون نقش نامت بسته ام یعنی معمای توام گرمی هنگامهٔ موج و محیط امروز نیست تا تو افشای منی من ساز اخفای توام می شنیدم پیش ازین بیدل نوای قدسیان این زمان محو کلام حیرت انشای توام بیدل دهلوی