بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۹۵: ای مژدهٔ دیدار تو چون عید مبارک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مژدهٔ دیدار تو چون عید مبارک فردوس به چشمی که ترا دید مبارک جان دادم و خاک سرکوی تو نگشتم بخت اینقدر از من نپسندید مبارک در نرد وفا برد همین باختنی بود منحوس حریفی که نفهمید مبارک هر سایه که گم گشت رساندند به نورش گردیدن رنگی که نگردید مبارک ای بیخردان غرهٔ اقبال مباشید دولت نبود بر همه جاوید مبارک صبح طرب باغ محبت دم تیغ است بسم الله اگر زخم توان چید مبارک ژولیدگی موی سرم چتر فراغیست مجنون مرا سایه این بید مبارک بربام هلال ابروی من قبله نما شد کز هر طرف آمد خبر عید مبارک دل قانع شوقیست به هر رنگ که باشد داغ تو به ما، جام به جمشید مبارک در عشق یکی بود غم و شادی بیدل بگریست سعادت شد و خندید مبارک بیدل دهلوی