بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۹۲: ما سجدهٔ حضوریم محو جناب مطلق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما سجدهٔ حضوریم محو جناب مطلق گمگشته همچو نوریم در آفتاب مطلق در عالم تجرد یارب چه وانماییم او صد جمال جاوید ما یک نقاب مطلق ای خلق پوچ هیچید بر وهم و ظن مپیچید کافیست بر دو عالم این یک جواب مطلق کم نیست گر به نامی از ما رسد پیامی شخص عدم چه دارد بیش ار خطاب مطلق اوراق اعتبارات چندان که سیر کردیم در نسخهٔ مقٌید بود انتخاب مطلق خواهی برآسمان بین خواهی به خاک بنشین زیر و زبر جز این نیست وقف کتاب مطلق افسانه های هستی در خلوت عدم ماند کس وا نکرد مژگان از بند خواب مطلق شاید به برق عشقی از وهم پاک گردیم این نقش سنگ نتوان شستن به آب مطلق تقریربیش و کم چند چشمی گشا وبنگر جز صفر بر نیاید هیچ از حساب مطلق هر چند وارسیدیم زین انجمن ندیدیم با یک جهان عمارت غیر از خراب مطلق بیدل به رنگ گوهر زین بحر بر نیاید آب مقید ما غیر از شراب مطلق بیدل دهلوی