بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۷۳: عالم همه داغست و ندارد اثر داغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عالم همه داغست و ندارد اثر داغ در لاله ستان نیست کسی را خبر داغ دل قابل گل کردن اسرار جنون نیست در زبر سیاهی است هنوزم سحر داغ نقش پی خورشید همان ظلمت شام است از شعله سراغی ندهد جز اثر داغ محوکف خاکستر خویشم که تب عشق اخگر صفتم پنبه دماند از جگر داغ عالم همه در دیدهٔ عشاق سیاه است بر دود تنیده است هجوم نظر داغ کس ساغرتحقیق زتقلید نگیرد تا دل بود از لاله نپرسی خبر داغ رنگی دگر از گلشن رازم نتوان چید نخلی است جنون شعله بهار ثمر داغ عمری ست به حیرتکدهٔ عجز مقیمم در نقش قدم سوخت دماغ سفر داغ فریادکه شد عمر ز نومیدی مطلب خاکی نفشاندیم جز آتش به سر داغ از هیچ گلی بوی وفایی نشنیدیم دل داغ شد و حلقه زد آخر به در داغ در زنگ خوش است آینهٔ سوخته جانان بیدل نکشی جامهٔ ماتم ز بر داغ بیدل دهلوی