بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۵۴: چند نشینی به کلفت دل مأیوس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند نشینی به کلفت دل مأیوس همچو دویدن به طبع آبله محبوس ای نفس از دل برآر رخت توهم خانهٔ آیینه نیست عالم ناموس ریخت ندامت به دامنم دل پر خون آبله ای بود حاصل کف افسوس سرکشی از طینتم گمان نتوان برد نقش قدم کس ندید جز به زمین بوس دامن شب تا به کی بود کفن صبح به که برآیی ز گرد کلفت ناموس ناله در اشک زد ز عجز رسایی آب شد این شعله از ترقی معکوس صد چمن امید لیک داغ فسردن نامهٔ رنگم که بست بر پر طاووس ؟ آتش دیر از هوای عشق بلند است گبر نفس غرهٔ دمیدن ناقوس چیست مجاز انفعال رمز حقیقت جلوه عرق کرد گشت آینه محبوس بیدل ، اگر دست ما ز جام تهی شد پای طلب کی شود ز آبله مأیوس بیدل دهلوی