بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۰۲: ای قاصد تحقیق ز تسلیم مددگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای قاصد تحقیق ز تسلیم مددگیر هر چند رهت تا سر زانوست بلد گیر فرصت اثر کاغذ آتش زده دارد چشمی به خیال آب ده و عمر ابد گیر پس از توگذشته ست غبار رم فرصت زین مدّ امل آب به غربال و سبد گیر بی مغزی از این بحر فتاده ست به ساحل گیرم گهرت آینه پرداخت ز بد گیر خلقی به غبار هوس پوچ نفس سوخت چندی تو هم از وهم پی جان و جسد گیر قدرت به جز اخلاق ز مردان نپسندد گیرایی اگر دست دهد ترک حسد گیر گرتربیت خلق بد و نیک ضروری است چون زر سر بیمغز خران زیر لگد گیر ناموس غنا درگروکسوت فقرست گر آب رخ آینه خواهی به نمد گیر کارت به خود افتاده ، چه دنیا و چه عقبا هرگاه قبول خودی اینها همه رد گیر جز ذات احد نیست ، چه تشبیه و چه تنزیه خواهی صنم ایجاد کن و خواه صمد گیر بیدل غم آوارگی دیر و حرم چند آن راه که دور از بر خویش است بلد گیر بیدل دهلوی