پروین اعتصامی
مثنویات، تمثیلات و مقطعات
مناظره: شنیدهاید میان دو قطره خون چه گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیده اید میان دو قطره خون چه گذشت گه مناظره، یک روز بر سر گذری یکی بگفت به آن دیگری، تو خون که ای من اوفتاده ام اینجا، ز دست تاجوری بگفت، من بچکیدم ز پای خارکنی ز رنج خار، که رفتش بپا چو نیشتری جواب داد ز یک چشمه ایم هر دو، چه غم چکیده ایم اگر هر یک از تن دگری هزار قطرهٔ خون در پیاله یکرنگند تفاوت رگ و شریان نمیکند اثری ز ما دو قطرهٔ کوچک چه کار خواهد خاست بیا شویم یکی قطرهٔ بزرگتری براه سعی و عمل، با هم اتفاق کنیم که ایمنند چنین رهروان ز هر خطری در اوفتیم ز رودی میان دریائی گذر کنیم ز سرچشمه ای بجوی و جری بخنده گفت، میان من و تو فرق بسی است توئی ز دست شهی، من ز پای کارگری برای همرهی و اتحاد با چو منی خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری تو از فراغ دل و عشرت آمدی بوجود من از خمیدن پشتی و زحمت کمری ترا به مطبخ شه، پخته شد همیشه طعام مرا به آتش آهی و آب چشم تری تو از فروغ می ناب، سرخ رنگ شدی من از نکوهش خاری و سوزش جگری مرا به ملک حقیقت، هزار کس بخرد چرا که در دل کان دلی، شدم گهری قضا و حادثه، نقش من از میان نبرد کدام قطرهٔ خون را، بود چنین هنری درین علامت خونین، نهان دو صد دریاست ز ساحل همه، پیداست کشتی ظفری ز قید بندگی، این بستگان شوند آزاد اگر بشوق رهائی، زنند بال و پری یتیم و پیره زن، اینقدر خون دل نخورند اگر بخانهٔ غارتگری فتد شرری بحکم نا حق هر سفله، خلق را نکشند اگر ز قتل پدر، پرسشی کند پسری درخت جور و ستم، هیچ برگ و بار نداشت اگر که دست مجازات، میزدش تبری سپهر پیر، نمیدوخت جامهٔ بیداد اگر نبود ز صبر و سکوتش آستری اگر که بدمنشی را کشند بر سر دار بجای او ننشیند بزور ازو بتری پروین اعتصامی