بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹۵: به صفحهای که حدیث جنون کنم تحریر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به صفحه ای که حدیث جنون کنم تحریر ز سطر، ناله تراود چو شیون از زنجیر چه ممکن است در این انجمن نهان ماند سیاه بختی عاشق چو مو به کاسهٔ شیر خرابهٔ دل محزون بینوایان را به جز غبار تمنا که می کند تعمیر بهار هستی اگر این بود خوشا رنگی که صرف کرد سپهرش به پردهٔ تصویر ز دست اهل عدم هرچه آید اعجاز است به خدمتم نپذیرند اگرکنم تقصیر شرارکاغذم از آه من حذر مکنید که هم به خود زنم آتش اگرکنم تاثیر گرفتم اینکه در این دشت بی نشان مقصد به منزلی نرسیدی سراغ آبله گیر سواد نسخهٔ ما سخت مبهم افتاده ست خیال حیرت آیینه می کند تحریر نگشت سعی امل سد راه وحشت عمر به پای شعله نشد موج خار و خس زنجیر زمین طینت ما نیست کینه خیز نفاق به آب ، آتش یاقوت کرده اند خمیر به خود ستم مکن ای ظالم حسد بنیاد که هست یکسر پیکان همیشه در دل تیر حذر ز زمزمهٔ عندلیب ما بیدل که اخگرست به منقار ما چوآتشگیر بیدل دهلوی