بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۴۰: ای بیخردان طور تعین نگزینید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بیخردان طور تعین نگزینید با سجده بسازید که اجزای زمینید درکارگه شیوه تسلیم ، عروجی ست چندانکه نشان کف پایید جبینید اینجا طرب وهم اقامت چه جنون است در خانه نیرنگ حنابندی زینید امروز پی نام و نشان چند دویدن فردا که گذشتید نه آنید نه اینید اندیشهٔ هستی کلف همت مردست دامن ز غباری که نداربد بچینید چون شمع هوس سر به هوا چند فرازید گاهی زتکلف ته پا نیز ببینید زین نسبت دوری که به هستی ست عدم را کم نیست که چون ذره به خورشید قرینید در عالم تجرید چه فرصت شمریهاست تا صبح قیامت نفس باز پسینید رفتید و نکردید تماشای گذشتن ای کامن دمی چند به یکجا بنشینید هرچند نفس ساز کند صور قیامت در حوصله های مگس و پشه طنینید عنقا چه نشان می دهد از شهرت موهوم چشمی بگشایید که نام چه نگینید تمثال غبار من و مایید چو بیدل صد سال گر آیینه زدایید همینید بیدل دهلوی