بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۳۸: گر آرزوی رستن از این دامگهکنید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر آرزوی رستن از این دامگه کنید آرایش بساط پر و بال ته کنید چندان دماغ جهد ندارد شکست رنگ از دست سوده نقش دو عالم تبه کنید آزاده است نور دل از اقتباس غیر قطع نظر ز منت خورشد و مه کنید کمفرصتی خجالت سعی کروفر است از حرص عذرخواهی تخت وکله کنید شب پرده دار صبح قیامت نمی شود موی سپید چند به صنعت سیه کنید پیش از اجل تهیهٔ مردن کمال ماست آن به که فکربیگه خود را پگه کنید زبن پارساییی که سر و برگ خجلت است طاعت کجاست ، کاش دو روزی گنه کنید گر خامشی چراغ فروزد در این بساط چون شخص سرمه خورده نفس را نگه کنید دیر و حرم به سیر گریبان نمی رسد در عالمی که بار هوس نیست ره کنید شایستهٔ قبول عدم عرض نیستی ست رویی که نیست جانب آن بارگه کنید ناقدردان ذرّه ز خورشید عافلست بیدل گداست ، شرمی از آن پادشه کنید بیدل دهلوی