بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۲۴: خاک شد رنگ تنزه گل آثار دمید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاک شد رنگ تنزه گل آثار دمید جوهر آینه واسوخت که زنگار دمید دل تهی گشت ز خود کون و مکان دایره بست نقطه تا صفر برآمد خط پرگار دمید دیدهٔ بسته گشاد در تحقیقی داشت مژه برداشتم و صورت دیوار دمید تخم دل اینقدر افسون امل بار آورد سبحه ای کاشته بودم همه ز نار دمید چشم حیران چقدر چشمهٔ معنی اثر است آب داد آینه چندان که خط یار دمید هر کجا ریخت وفا خون شهید تو به خاک سبزه همچون رگ یاقوت جگردار دمید نفس سوخته مشق ادب ازخط تو داشت نالهٔ ما به قد سبزه ز کهسار دمید وضع بی ساختهٔ سایه کبابم دارد به تکلف نتوان اینهمه هموار دمید اثر فیض ز معدومی فرصت خجل است صبح این باغ نفس در پس دیوار دمید فرصت ناز شرار، آینهٔ عبرت ماست زین ادبگاه نبایست به یکبار دمید باز اندیشهٔ انشای که داری بیدل که خط ازکلک تو چون ناله زمنقار دمید بیدل دهلوی