بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۰۹: چو سبحه بر سر هم تا به کی قدم شمرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو سبحه بر سر هم تا به کی قدم شمرید به یکدلی نفسی چند مغتنم شمرید به هیچ جزو ز اجزای دهر فاصله نیست سراسر خط پرگار سر بهم شمرید نمود کار جهان نقش کاسهٔ بنگ است لبی به خنده گشایید و جام جم شمرید به صفحه راه نبرده ست نقش ظلمت و نور سواد دهر خطی در شق قلم شمرید جنون عالم عبرت به گردن افتاده ست نفس زنید و همان هستی و عدم شمرید سراغ مرکز تحقیق تا به دل نرسد ز دیر تا به حرم لغزش قدم شمرید حساب بیش وکم حرص تا بد باقی ست مگر به صفحه زنید آتش و درم شمرید کدام قطره در این بحر باب گوهر نیست خطای ما همه شایستهٔ کرم شمرید به ناله می کنم انگشت زینهار بلند ز من به عرصهٔ جرأت همین علم شمرید کس از حباب نگیرد عیار علم و عمل حساب ما نفسی بیش نیست کم شمرید نوای ساز حبابی فضولی من و ماست زپرده چند برآیید و زیر و بم شمرید اگر هزار ازل تا ابد زنند بهم تعلق من بیدل همین دودم شمرید بیدل دهلوی