بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۸۶: از حقهٔ دهانش هر گه سخن برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از حقهٔ دهانش هر گه سخن برآید آپ از عقیق ریزد در از عدن برآید از شوق صبح تیغش مانند موج شبنم گلهای زخم دل را آب از دهن برآید از روی داغ حسرت گر پنیه باز گیرم با صد زبانه چون شمع از پیرهن برآید بیند ز بار خجلت چون تیشه سرنگونی بر بیستون دردم گر کوهکن برآید وصف بهار حسنش گر در چمن بگویم چون بلبل ازگلستان گل نعره زن برآید تار نگه رساند نظاره را به رویش هرکس به بام خورشید با این رسن برآید بیدل کلام حافظ شد هادی خیالم دارم امید آخر مقصود من برآید بیدل دهلوی