بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵۹: جزو موزون اعتدال جوهر کل میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جزو موزون اعتدال جوهر کل می شود چون شود مینا صدای کوه قلقل می شود جام الفت بسکه بر طاق نزاکت چیده اند دور لطف از باد برگشتن تغافل می شود درخور رفع تعلق عیش خرمن کن که شمع خار پا چندان که می آرد برون گل می شود عجز طاقت کرد ما را محرم امداد غیب اختیار آنجا که درماند توکل می شود امشبم در دل خیالت مست جام شرم بود کز نم پیشانی من شیشه پُر مُل می شود جرأت رفتار شمعم گر به این واماندگی ست رفته رفته نقش پا درگردنم غل می شود هرچه شد منسوب مجنون بی خروش عشق نیست آهن ازگل کردن زنجیر بلبل می شود عافیت خواهی درین بزم از من و ما دم مزن زبن هوای تند شمع عالمی گل می شود هرزه تاز گفتگو تا چند خواهی زیستن گر نفس دزدی دو عالم یک تامل می شود زین ترقیهاکه دونان سر به گردون سوده اند گاو و خر را آدمی گفتن تنزل می شود از تبختر بر قفا مفکن وفاق حاضران هر سخن کاینجا سر زلف است کاکل می شود با قد خم گشته بیدل مگذر از طوف ادب آه از آن جنگی که میدانش سر پل می شود بیدل دهلوی