بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵۶: زندگی در ملک عبرت مرگ مفلس میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زندگی در ملک عبرت مرگ مفلس می شود خون نمی باشد در آن عضوی که بیحس می شود طبع ناقص را مبر در امتحانگاه کمال کم عیاری چون محک خواهد، طلا، مس می شود بگذر از وهم فلکتازی که فکر آدمی می کشد خط برزمین هرگه مهندس می شود کیست تاگیرد عنان هرزه تازان خیال عالمی در عرصهٔ شطرنج فارس می شود از دل روشن طلب شیرازهٔ اجزای عشق پرتو شمع آشیان رنگ مجلس می شود سرنگونی می کشد آخربه باغ اعتبار گردنی کز تاج زرین شاخ نرگس می شود از نفس باید عیار ساز الفتهاگرفت ای ز عبرت غافلان دل با که مونس می شود هرچه گوبی بیدل از نقص وکمال آگاه باش معنی از وضع عبارت رطب و یابس می شود بیدل دهلوی