بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵۵: هرکجا عبرت به درس وعظ رهبر میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکجا عبرت به درس وعظ رهبر می شود صورت پست و بلند دهر منبر می شود چشم حرص افزود مقدار جهان مختصر همچو اعداد اقل کز صفر اکثر می شود غیر آغوش فنا سرمنزل آرام نیست کشتی ما را همان گرداب ، لنگر می شود در محبت بیش از این ناکام نتوان زیستن ازگداز آرزوها زندگی تر می شود از سلامت اینقدر آواره گرد خفتیم گرد ماگر بشکند سد سکندر می شود آه عالم سوز دارد رشتهٔ پرواز ما شعلهٔ آتش پر و بال سمندر می شود آخرکار من و مای جهان بیرنگی ست می گدازد این عرض چندان که جوهر می شود راحت جاویدم از پهلوی عجز آماده است سایه در هر جا برای خویش بستر می شود ناتوان رنگم ، سراغ شعله ام از دود پرس نیست جز آه حزین ، چو ناله لاغر می شود قامت خم خجلت عمر تلف گردیده است هرقدر مینا تهی شد سرنگونتر می شود بسکه بیدل زین چمن پا در رکاب وحشتم بر سپند شبنم من غنچه مجمر می شود بیدل دهلوی