بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵۲: تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر می شود جوهر آیینه ها بال سمندر می شود گر چنین دارد اثر نیرنگ سودای خطش صفحهٔ خورشید هم محتاج مسطر می شود حسن و عشق آنجا که با هم جوش الفت می زند نور شمع آیینه وپروانه جوهر می شود در محبت نیز رنگ زرد دارد اعتبار هرکسی را شمع عزت روشن از زر می شود مژده ای کوشش که از توفان عالمگیر شوق خاک ساحل مرده ما هم شناور می شود در هوایت نامهٔ آهی گر انشا می کنم رنگم از بیطاقتی بال کبوتر می شود می فزاید رونق قدر من از طعن خسان تیغ تمکین مرا زنگار جوهر می شود بی نصیبان را هدیت مایهٔ گمراهی ست سایه رنگش در فروغ مه سیه تر می شود سعی پیری کم بسازد دستگاه مستی ام از خمیدن پیکر من خط ساغر می شود در بساط پاکبازان خجلت آلودگی ست گر به آب دیده طرف دامنی تر می شود نسخهٔ ما ر ا ورق گرداندنی درکار نیست دفترگل رنگ اگرگرداند ابتر می شود بی ندامت نیست بیدل وحشت اهل حیا اشک را از ترک تمکین خاک بر سر می شود بیدل دهلوی