بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱۲: محوتسلیمیم اما سجده لغزش مایه بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محوتسلیمیم اما سجده لغزش مایه بود سر خط پیشانی ما را مداد از سایه بود یک نفس با مهلتی سودا نکردیم آه عمر این حباب بی سر وپا پرتنک سرمایه بود مایهٔ بالیدن ما پهلوی خود خوردنست درگداز استخوان شمع شیر دایه بود نالهٔ فرهاد می آید هنوز از بیستون رونق تفسیر قرآن وفا این آیه بود این شماتتهای یاران زیر چرخ امروز نیست خانهٔ شطرنج تا بوده ست خوش همسایه بود التفات نازی از مژگان سیاهی داشتیم هرکجا رفتیم از خود بر سر ما سایه بود محمل نازش ز صحرایی که بال افشان گذشت گرد اگر برخاست طاووس چمن پیرایه بود بید ل از چاک جگر چون صبح بستم نردبان منظری کز خود برآیم با فلک هم پایه بود بیدل دهلوی