بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۳: عشاق چون فسانهٔ تحقیق سر کنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشاق چون فسانهٔ تحقیق سر کنند آیینه بشکنند و سخن مختصر کنند هر چند برق شعله زند از نگاهشان یکسر چراغ خانهٔ آیینه بر کنند بر جوهر حیا نپسندند انفعال صد عیب را به یک مژه بستن هنر کنند شوخی ز چشمشان نبرد صرفه جز عرق گل را همان به دیدهٔ شبنم نظر کنند افسون جاهشان نکند غافل از ادب دریا اگر شوند کمین گهر کنند تا غیر از وفا نبرد بوی آگهی از یار شکوه ای که محال است سر کنند از انفعال نامه بران رموز عشق رنگ پریده را به عرق بال تر کنند بزم حضورشان نکشد انتظار شمع اشکی جلا دهند و شبی را سحر کنند تا جذبهٔ طلب گذرد در خیالشان مانند شبنم آبله را بال و پر کنند چون موج هر کجا پی تحقیق گم شوند فکر سراغ خود به دل یکدگر کنند خورشید منظری که بر آن سایه افکنند فردوس منزلی که در آنجا گذر کنند پای ثبات مرکز پرگار دامن ست هر چند تا به حشر چو گردون سفر کنند سعی وفا همین که چو بیدل شوند خاک شاید ز نقش پای کسی سر به در کنند بیدل دهلوی