بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۸: پیری آمد ماند عشرتها ز انداز بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیری آمد ماند عشرتها ز انداز بلند سرنگون شد شیشه ، قلقل کرد پرواز بلند دستگاه اصل فطرت جز تنزل هیچ نیست می کندگل پست پست انجام آغاز بلند گرد امکان عمرها شد می رود بر باد صبح تا کجا چیند نفس این دامن ناز بلند معنی صوری که گوش کس به فهمش باز نیست ازسپند بزم ما بشنو به آوازبلند غافلان تا بر خط شق القمر گردن نهند حکم انگست شهادت داشت اعجاز بلند زیر گردون هرچه شور انگیخت محو سرمه شد نغمه ها در خاک خوابانید این ساز بلند زین چمن بیدل کسی را شرم دامنگیر نیست سرو تاگل ، پا به گل دارد تک و تاز بلند بیدل دهلوی