بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۲: نظم امکانیکجا ضبط روانی میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظم امکانی کجا ضبط روانی می کند کوه هم گر پا فشارد سکته خوانی می کند زبن من و ما چون شرارکاغذ آتش زده اندکی دامن فشاندن گل فشانی می کند خلق از آغوش عدم نارسته می جوید فراغ بی نشانی هم تلاش بی نشانی می کند ذوق خودداری ز ما جز پستی همت نخواست خاک اگر تمکین نچیند آسمانی می کند این بلند و پست کز گرد نفس گل کرده است تا کسی از خود برآید نردبانی می کند عجز پر بی پرده است اما درشتیهای طبع مغز بی ناموس ما را استخوانی می کند از تعین چند مهمان فضولی زبستن خاکساری بیش از اینت میزبانی می کند آسمان دوش خمی دارد که بارش عالم است کار صد قدرت همین یک ناتوانی می کند بر دل ما کس ندارد یک تبسم التفات زخم اگر می خندد اینجا مهربانی می کند در حدیث عشق تن زن از مقالات هوس لکنت تقریر تفضیح معانی می کند زین همه اسباب کز دنیا و عقبا چیده اند هرچه برداربم غیر از دل گرانی می کند بیدل آخر مدعای شوق پروازست و بس بی پر و بالی دو روزم آشیانی می کند بیدل دهلوی