بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۹۳: گر خاک نشینان علم افراخته باشند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر خاک نشینان علم افراخته باشند چون آبلهٔ پا سپر انداخته باشند از خجلت پرداز گلت مانی و بهزاد پیداست که روها چقدر ساخته باشند پیش عرق شرم تو نتوان مژه برداشت دستی چو غریق از ته آب آخته باشند چون کاغذ آتش زده کو طاقت دیدار گو خلق هزار آینه پرداخته باشند صبح و شفقی چند که گل می کند اینجا رنگ همه رفته ست کجا باخته باشند مقصد طلبان جوش غبارند در این دشت بگذار دمی چند که می تاخته باشند حرص و هوس آوارهٔ وهمند چه تدبیر ای کاش به این گوشهٔ دل ساخته باشند یارب نرمد ناله ز خاکستر عشاق در خاک هم این سوختگان فاخته باشند عمریست نفس می کشم و می روم از خویش این بار دل از دوش که انداخته باشند هر اشک سراغی ز دل خون شده ای داشت آن چیست در این بوته که نگداخته باشند بیدل به تغافلکدهٔ عجز نهان باش تا خلق تو را آن همه نشناخته باشند بیدل دهلوی