بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۶۹: خلقیست پراکندهٔ سعی هوسی چند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خلقی ست پراکندهٔ سعی هوسی چند پرواز جنون کرده به بال مگسی چند کر و فر ابنای زمان هیچ ندارد جزآنکه گسسته ست فسار و مرسی چند چون سبحه ز بس جادهٔ تحقیق نهان است دارند قدم بر سر هم پیش و پسی چند کوک است به افسردگی اقبال خسیسان در آتش یاقوت فتاده ست خسی چند با زمره اجلاف نسازد چه کند کس این عالم پوچ است و همین هیچ کسی چند برده است ز اقبال دو عالم گرو ناز پایی که درازست ز بی دسترسی چند درگرد مزارات سراغی ست بفهمید پی گم شدن قافلهٔ بی جرسی چند ترک ادب این بس که اسیران محبت منقارگشودند ز چاک قفسی چند نی دیر پرستیم و نه مسجد، نه خرابات گرم است همین صحبت ما با نفسی چند بیدل به عرق شسته ام از شرم فضولی مکتوب نفس داشت جنون ملتمسی چند بیدل دهلوی