بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۶۷: هرجا تپش شمع درین خانه نهفتند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرجا تپش شمع درین خانه نهفتند ناموس پر افشانی پروانه نهفتند آشفتگیی داشت خم طرهٔ لیلی در پیچش موی سر دیوانه نهفتند همواری از اندیشهٔ اضداد بهم خورد چون اره دم تیغ به دندانه نهفتند از سلسلهٔ خط خبر نقطه مپرسید تا ریشه قدم زد به جنون دانه نهفتند شد هستی بی پرده حجاب عدم ما در گنج عیان صورت ویرانه نهفتند در چاک گریبان نفس معنی رازیست باریکی آن مو به همین شانه نهفتند نا محرم دل ماند جهانی چه توان کرد هر چند که بود آینه در خانه نهفتند بی سیر خط جام محال است توان یافت آن جاده که در لغزش مستانه نهفتند در پردهٔ آن خواب که چشم همه پوشید کس نیست بفهمد که چه افسانه نهفتند کار همه با مبتذل یکدگر افتاد فریاد که آن معنی بیگانه نهفتند حسرت به دل از مطلب نایاب جنون کرد خمیازه عنان گشت چو پیمانه نهفتند بیدل به تقاضای تعین چه توان کرد پوشیدگیی بود که در ما نه نهفتند بیدل دهلوی