بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۲۵: غفلت آهنگان که دل را ساز غوغا کردهاند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غفلت آهنگان که دل را ساز غوغا کرده اند از نفس بر خانهٔ آیینه ، در واکرده اند از سر بی مغز این سوادپرستان امل بیضه ها پنهان به زیر بال عنقا کرده اند آنقدر ارزش ندارد نقد و جنس اعتبار محرومان بیرون این بازار سودا کرده اند درخور ترک علایق منصب آزادگی ست هر چه بیرون رفته اند از خاک صحرا کرده اند دعوی عشق و سلامت دستگاه خنده است این هوسناکان به کشتی سیر دریا کرده اند کارگاه بی نیازی بستهٔ اسباب نیست شیشه سازان از نفس ایجاد مینا کرده اند هیچکس اینجا نمی باشد سراغ هیچکس خانهٔ خورشید از خورشید پیدا کرده اند برنمی آید هوس با شوکت اقبال درد شد علمها سرنگون تا ناله برپا کرده اند بی تأمل سر مکن حرف کتاب احتیاج معنی اظهار مطلب سکته انشا کرده اند هرچه دارد محفل تحقیق امروزست و بس خاک بر فرق دو عالم دی و فردا کرده اند بی تمیزی چند بر ایوان و قصر زرنگار نازها دارند گویا در دلی جا کرده اند کس مبیناد از نفاق اختلاط عقل و حس داغ این ظلمی که ما را از تو تنها کرده اند جیبها زد چاک چرخ و صبح دامنها درید تا تو زین کسوت برون آیی جنونها کرده اند اندگی بید ل به هوش آ، وهم و ظن درکار نیست هرچه می بینی ، نیاز عبرت ما کرده اند بیدل دهلوی