بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۸۲: مرا این آبرو در عالم پرواز بس باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا این آبرو در عالم پرواز بس باشد که بال افشاندنم خمیازهٔ یاد قفس باشد به منزل چون رسد سرگشته ای کز نارساییها بیابان مرگ حیرت از غبار پیش و پس باشد تواند بیخودی زین عرصه گوی عافیت بردن که چون اشک یتیمان در دویدن بی نفس باشد در این محفل خجالت می کشم از ساز موهومی کمال عشق من ای کاش در خورد هوس باشد گلی پیدا نشد تا غنچه ای نگشود آغوشش در این گلشن ملال از میوه های پیشرس باشد به داغ آرزویی می توان تعمیر دل کردن بنای خانهٔ آیینه یک دیوار بس باشد امل پیما ندارد غیرتسخیر هوس جهدی نشاط عنکبوتان بستن بال مگس باشد ضعیفان دستگیر سرفرازان می شوند آخر به روز ناتوانیها عصای شعله ، خس باشد ندارد دل جز اسباب تپیدن عشرت دیگر همان فریاد حسرت بادهٔ جام جرس باشد به دل هم تا توانی چون نفس مایل مشو بیدل مبادا سیر این آیینه در راهت قفس باشد بیدل دهلوی