بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳۳: آنکه ما را به جفا سوخته یا میسوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه ما را به جفا سوخته یا می سوزد نتوان گفت چرا سوخته یا می سوزد پیش چشمش نکنی حاصل هستی خرمن که به یک برق ادا سوخته یا می سوزد تاکی ای آینه زحمت کش صیقل باشی خانه ات برق صفا سوخته یا می سوزد تپشی چند که در بال و پر شعلهٔ ماست ذوق پرواز رسا سوخته یا می سوزد کس نفهمید که چون شمع در این محفل وهم عالمی سر به هوا سوخته یا می سوزد نور انصاف گر این است که شاهان دارند سایه در بال هما سوخته یا می سوزد وهم اسباب مپیماکه دماغ مجنون در سویدا همه را سوخته یا می سوزد من و آهی که اگر سرکشد از جیب ادب از سمک تا به سما سوخته یا می سوزد مشت آبی که درین دیر توان یافت کجاست هرچه دیدیم چو ما سوخته یا می سوزد تاکی از لاف کند گرم دماغ املت نفسی چند که واسوخته یا می سوزد شش جهت شور سپندی ا ست ندانم بیدل دل آواره کجا سوخته یا می سوزد بیدل دهلوی