بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۲۱: دل به خرسندی اگر ترک هوس میگیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل به خرسندی اگر ترک هوس می گیرد کام عشرت ز نشاط همه کس می گیرد نیست اقبال چو اسباب ندامت دربار عبرت از بال هما بال مگس می گیرد زندگی شبههٔ هستی ست که مانند حباب هر که هست آینه ای پیش نفس می گیرد بگذر از فکر اقامت که به هر چشم زدن کاروان صورت آواز جرس می گیرد از ودیعت سپریهای فلک یاس مسنج به تو این سفله چه داده ست که پس می گیرد التقات ضعفا پایه ی اقبال رساست شعله است آتش اگر دامن خس می گیرد سرمه رنگ است غبار گذر خاموشان ای نفس ناله نگردی که عسس می گیرد قطع امیدکن از عمر که موی پیری شاهبازی ست که چون صبح نفس می گیرد ناله باب است در آن شهر که ما قافله ایم سودها مفت رفیقی که جرس می گیرد طالب بیخبری باش که در دشت طلب رفتن ازخویش سراغ همه کس می گیرد بیدل این دامگه از صید تماشا خالی ست مفت چشمی که نگاهی به قفس می گیرد بیدل دهلوی