بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱۶: به محفلیکه فضولی قدح به دست نگیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به محفلی که فضولی قدح به دست نگیرد خمار اگر عسس آید برون که مست نگیرد بساز با دل خرسندی از جهان تعین که چون کلاهش اگر بشکنی شکست نگیرد به رنگی آینه پردازده که تا به قیامت جریده ات چو عدم نقش هرچه هست نگیرد گشاد دست و دل است انجمن طرازی مشرب کس این قدح به کف آستین پرست نگیرد دگر امید چه دارد به صیدگاه تخیل کسی که ماهی بحر گمان به شست نگیرد کجاست جز سر تسلیم ما به راه محبت فتاده ای که کسش جز غبار دست نگیرد به صیدگاه طلب مگسل از رسایی همت که غیر عقدهٔ دل رشته چو ن گسست نگیرد ندید قطره ز قعر محیط غیر فسردن چه ممکن است که دل در جهان پست نگیرد سیه مکن ورق امتحان آینه بیدل که مشق خامهٔ سعی نفس نشست نگیرد بیدل دهلوی