بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۸: پای طلب دمیکه سر از دل برآورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پای طلب دمی که سر از دل برآورد چون تار شمع جاده ز منزل برآورد چون سایه خاک مال تلاش فسرده ام کو همتی که پایم ازین گل برآورد دل داغ ریشه ای ست که هرگه نموکند چون شمع ازتوقع حاصل برآورد خط غبار من که رساند به کوی یار این نامه را مگرپر بسمل برآورد هرجا رسد نوید شهیدان تیغ عشق آغوش سر ز زخم حمایل برآورد جون شمع لرزه در جگر از ترزبانی ام ای شیوه ام مباد ز محفل برآورد در وادیی که غیرت لیلی درد نقاب مجنون سربریده زمحمل برآورد ضبط خودت بن است غم خلق هرزه چند گوهرمحیط را به چه ساحل برآورد بنیاد این خرابه به آبی نمی رسد تاکی کسی عرق کند وگل برآورد بر آستان رحمت مطلق بریدنی ست دستی که مطلب از لب سایل برآورد بید ل نفس گر از در ابرام بگذرد عشقش چه ممکن است که از دل برآورد بیدل دهلوی