بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۲: ناتوانی در تلاش حرص بهتانم نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ناتوانی در تلاش حرص بهتانم نکرد قدردانیهای طاقت آنچه نتوانم نکرد شمع خامش وارهید از اشک و آه و سوختن بی زبان بودن چه مشکلهاکه آسانم نکرد تا مبادا خون خورد تمثالی از پیدایی ام نیستی در خانهٔ آیینه مهمانم نکرد زین چمن عمری ست پنهان می روم چون بوی گل شرم هستی در لباس رنگ عریانم نکرد درگهر هم موج من زحمت کش غلتیدنی ست سودن دست آبله بست و پشیمانم نکرد جان فدای طفل خوش خویی که پرواییش نیست عمرها گرد سرم گرداند و قربانم نکرد انفعالم آب کرد اما همان آواره ام گل شدن شیرازهٔ خاک پریشانم نکرد وقت هر مژگان گشودن یک جهان دیدار بود آه از این چشمی که واگردید و حیرانم نکرد دیده گر بی اشک گردید از حیا امیدهاست جبهه آسان می کندکاری که مژگانم نکرد زین نُه آتشخانه بیدل هرچه برهم چید حرص یأس جز تکلیف پشت دست و دندانم نکرد بیدل دهلوی