بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۲۳: غبار ما به جز این پر شکستنیکه ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غبار ما به جز این پر شکستنی که ندارد کجا رود به امید نشستنی که ندارد هزار قافله پا درگل است و می رود از خود به فرصت و نفس بار بستنی که ندارد چه زخمهاکه نچیده ست دل به فرقت یاران ز ناخن المی سینه خستنی که ندارد سپند مجمر تصویرهمچو من به که نالد ز وحشتی که فسرده ست و جستنی که ندارد گذشته است جهانی ز اوج منتظر عنقا به بال دعوی از خویش رستنی که ندارد اسیر حرص چه کوشش کند به ناز رهایی بر این دکان هوس دل نبستنی که ندارد به حیرتم چه فسون است دام حیرت بیدل تعلقی که نبودش ، گسستنی که ندارد بیدل دهلوی