بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۸: نامم هوس نگین ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نامم هوس نگین ندارد نظمم چو نفس زمین ندارد همت چه فرازد از تکلف دامان سپهر چین ندارد هستی جز شبهه نیست لیکن بر شبهه کسی یقین ندارد در طبع لئیم شرم کس نیست خست عرق جبین ندارد هرچند به دامنش بپوشی دست کرم آستین ندارد درد وطن ازشکسته دل پرس چنی جز مو ز چین ندارد هر سو نظر افکنی اسیریم صیادی ما کمین ندارد خود خصم خودیم ورنه گردون با خلق ضعیف کین ندارد عیش و الم از تو پیش رفته ست فرصت دم واپسین ندارد عیش و الم از تو پیش رفته ست فرصت دم واپسین ندارد ما و تو خراب اعتقادیم بت ، کار به کفر و دین ندارد تعداد به عالم احد نیست او در هرجاست این ندارد هر جلوه که ناگزیر اویی خواهی دیدن ببین ندارد شوقی ست ترانه سنج فطرت بیدل سر آفرین ندارد بیدل دهلوی